یاداشتهای شخصی یک مادر

ساخت وبلاگ
فرناز ی وارد ۱۰ماهگی شده خودش وایمیسته میخواد تنهایی غذا بخوره وقتی با کاری مخالفه جیغ میکشه عاشقه خوردنه قنده واز دست کلیدهای باباش خوشش می یاد تازیگی ها می خواد قدم برداره ولی نمی تونه از گربه ها هم خیلی خیلی میترسه وقتی یه گربه میبینه گریه میکنه دیروز هم یک کمی سرما خورده وهنوزم خبری از دندونای بالییش نیست مامانی چرا هنوز نمیتونی درست حرف بزنی مامانی هم که وقت نداره زیاد برات بنویسه چون خیلی کار داره ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

فرنازی خیلی شیطون شده وقتی چیزی رو میخواد و بهش نمیدیم خودش رو پرت میکنه عقب حال شانس بیاره پشتش بالشی چیزی باشه تا با کله به زمین اصابت نکنه وگرنه ..........انوقته که باکمرش بالا پایین میشه و جیغ میکشه و جیغ میکشه دیشبم یک کار جالبی انجام داد وقتی میخواست لا لا کنه اومد کنار من وسرش رو گذاشت رو پای من و آروم چشاشو بست منم مثل یک مامان خوب بلندش کردم و در آغوشم گرفتمش و خانمی هم اروم خوابید باورم نمشد اون از عصر که اون بازیگویشی ها رو کرد اینم از الان مهر یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

این چند روز حالم خیلی بده انگار یه کوه روی دوشم سنگینی میکنه الان ۶روز از زمان سیکلم گذشته اما هنوز خبری نیست وای اگه ...............نمیدوندم چه کار کنم هیچ نشانه ای وجود نداره من دارم از غصه دق میکنم به قول یکی از دوستام وقتی جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود وای خدای من من طاقتشو ندارم اونم الان خیلی خیلی حالم بده ولی فرنازی برعکس وقتی من حوصله ندارم اون شاد شاده دندونای بالایش هم هنوز در نیومدن انگار خیال بیرون اومدن ندارن که ندارن دوست دارم مامانی یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

بالاخره روز موعود فرارسید وفرنازی دقیقا در ۱۱ماهگی اولین قدم رو برداشت ناز مامان و بعد محکم خورد زمین این روند ادامه داشت تا امروز که الان ۴-۵ قدم بر میداره وبعد محکم می خوره زمین آخی طفلی حتما خیلی دردش میگیره ولی بازم بلند میشه و میخواد کاری رو که انجام داده تا اخر انجام بده وقتی بلند میشه بهم لبخند میزنه دوست دارم مامانی عاشق لبخنداتم و.........و بالاخره نذر ونیازم جواب داد و خطر از بیخ گوشم گذشت خدا رو هزار مرتبه شکر یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

فرنازی بیشتر قدم برمیداره وبعد با خوشحالی تمام میخنده انگار وقتی راه میره تمام دنیا زیر پاش هستند شبا هم که خیلی بد خواب شده من فقط میتونم خواب نیمروز داشته باشم حس میکنم تمام شب مواظب فرنازی هستم برای همین بی خوابی توی چشمام موج میزنه قبلا فرنازی تو خواب مشکلی نداشت اما تازه گی ها شبا باید چند بار پوشکش رو عوض کنم تازه غر زدن خانمی تو خواب هم هست که میگه چرا به من دست میزنی ومدام تو خواب وبیداری باباش رو صدا میزنه اخه مامانی من دارم شب ازت مواظبت میکنم نه یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

فرنازی دوباره مشکل اسهال واستفراغش شروع شده میگن بیماری فصلی واز طریق هوا منتقل میشه به حق چیزای نشنیده خدا رو شکر طب نداره فکر کنم دوباره میخواد دندون در بیاره ولی هنوز تو دهنش جای هیچ دندونش سفید نشده دیشب هم که تا ساعت ۱مراسم شب زنده داری توسط من وفرنازی اجرا شد جهت اطلاع برای درمان اسهال در نوزادان هیج دارویی وجود نداره فقط از طریق دادن اواراس وکته ماست میتونین از بیماری جلوگیری کنید اگه دارویی وجود داشته باشه فقط باعث میشه داخل شکم عملیات ادامه پیدا یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

سلام دخملی این اولین عید که تو با مایی من از خدا ممنونم که ای هدیه )تورو (به ماداد عزیزکم امیداوارم سال خوبی داشته باشی و سالهای سال من وتو بابا با هم این روز جشن بگیریم دوست دارم مامانی فرنازی دقیقا روز۲۰اسفند دو تا مروارید بالایش در اومدند البته مثل دندونای قبلیش سخت نبود ولی بازم مامانی اذیت شد خانمی از همان روز تصمیم گرفتند که دگه از دو تا دستاشون جهت جابجایی استفاده نکنند ومثل آدم بزرگها راه بروند نه مثل ما شبیه پنگونها کوک کوک کوک البته دلیل این یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

سلام سال نو بر همه مبارک باد امروز ۱۰روز از سال جدید میگذره و من تازه دارم سال نو رو به شما دوستان عزیز تبریک میگم ۱سال گذشت با همه خوبی ها بدی ها غم ها وشادی ها دردهاوسختی ها پارسال همین موقع بود که من مثل یه توپ شده بودم وکم کم برای زایمان آماده میشدم هیچ فکر نمی کردم زایمان طبیعی اینقدر درد داشته باشه فکر میکردم عین دندون درده و هیچ وقتم فکر نمیکردم یه ذره تو بعد از دیدن تو خوشگل خانم دردایی که کشیده رو فراموش کنم چه میکنه این مهر مادری الان هم که حدود یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37

شمارش معکوس آغاز شد ۳روز دیگه تا تاریخ تولد عشق مامان مونده عشق مامان داره یک ساله میشه عکس ۱روزگی فرنازی ۱هفتگی ۱ماهگی یاداشتهای شخصی یک مادر...
ما را در سایت یاداشتهای شخصی یک مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pari123 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1401 ساعت: 11:37